جدول جو
جدول جو

معنی پر خواندن - جستجوی لغت در جدول جو

پر خواندن
پر خواندن حرکات را اشباع (منتهی الارب)
تصویری از پر خواندن
تصویر پر خواندن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی را دعوت بباز گشتن کردن، یا پس خواندن صیغه. (عقد)، فسخ کردن صیغه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پدر خوانده
تصویر پدر خوانده
آنکه کسی را بپسری پذیرفته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرا خواندن
تصویر فرا خواندن
احضار کردن، دعوت کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پاک خواندن
تصویر پاک خواندن
تقدیس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسش خواندن
تصویر پرسش خواندن
پرسش بخواند. سلام بر او باد، السلام علیه: (خوارزمشاه) بخط خود چند سطر نوشت که فرزند بوبکر پرسش بخواند و بداند که ما را بخوارزم مهمانست) (راحه الصدور 388)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسر خوانده
تصویر پسر خوانده
پسری که او را به فرزندی پذیرفته باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش خواندن
تصویر پیش خواندن
بحضور طلبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراخواندن
تصویر فراخواندن
احضار کردن، به پیش خواندن، دعوت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرو خواندن
تصویر فرو خواندن
فراخواندن، صدا کردن، نوشته ای را خواندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراخواندن
تصویر فراخواندن
احضار کردن به پیش خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرو خواندن
تصویر فرو خواندن
خواندن قرائت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کور خواندن
تصویر کور خواندن
غلط خواندن بد فهمیدن: رفیق، این را دیگر خور خواندی
فرهنگ لغت هوشیار
در اصطلاح قمار بازان همه نقد خود را یکباره برد او نهادن درین موقع کلمه گل را بر زبان رانند
فرهنگ لغت هوشیار
باز خواندن دوباره خواندن، تغییر دادن کلامی را که بطور کنایه گفته شده و بجای آن کلامی دیگر آوردن، بر گرداندن و ابطلا جادویی که با خواندن ادعیه پدید آمده، نسبت دادن: (انتساب خویشتن را بکسی وا خوداندن)، اعتراض کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورد خواندن
تصویر ورد خواندن
افسون خواندن نیرنگ خواندن بر زبان راندن ورد دعا خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش خواندن
تصویر پیش خواندن
((خا دَ))
احضار کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سر دواندن
تصویر سر دواندن
((سَ. دَ دَ))
کسی را با وعده های دروغ سرگردان کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کور خواندن
تصویر کور خواندن
((خا دَ))
اشتباه کردن، بد فهمیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گل خواندن
تصویر گل خواندن
((~. خا دَ))
در اصطلاح قماربازان همه نقد خود را یکباره بر داو نهادن، در این موقع کلمه «گل» را بر زبان رانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سر دواندن
تصویر سر دواندن
سر دوانیدن، کسی را معطل و سرگردان کردن و وعدۀ امروز و فردا دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پر خوردن
تصویر پر خوردن
بسیار خوردن بیش از اندازه خوردن مقابل کم خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برخواندن
تصویر برخواندن
قرائت کرردن، خواندن
فرهنگ لغت هوشیار